حماسه زینبی در کربلا
حماسه زینبی در کربلا

حماسه زینبی در کربلا

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حضرت زینب (ع) با شجاعت و فصاحت خود پس از واقعه کربلا، پیام خون شهیدان را به جهانیان رساند و نقش بی بدیلی در زنده نگه داشتن این حماسه ایفا کرد.حماسه‌آفرینی حضرت زینب (ع) در جریان کربلابنابر روایت حوزه، حضرت زینب (ع) در پنجم جمادی‌الاولی سال پنجم یا ششم هجری در خانه وحی به دنیا آمد و در دامن پُر مهر حضرت فاطمه (س) و امیرالمؤمنین (ع) تربیت یافت. از جمله القاب آن حضرت می‏توان به القابی همچون: عَالِمَه غَیْرُ مُعَلَّمَه، فَهِمَه غَیْرُ مُفَهَّمَه، نَائِبَه الحُسَین، عَقیلَه النِسَاء، کَفیلَه السَّجّاد، سِرّ أبیها، الفَصیحَه، الفَاضِلَه، الکَامِلَه، مَظلُومَه وَ وَحِیدَه اشاره کرد. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا (ص) رسید. رسول خدا (ص) برای دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) رفت و به دختر خود فرمودند: دخترم، فاطمه جان، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم. فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه‌های دوست‌داشتنی او بوسه زد، و آنگاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر (ص) فرزند دلبند زهرای عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه این صحنه شد و درحالی‌که شدیداً ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم چرا گریه می‌کنی؟!، رسول خدا (ص) فرمود: گریه‌ام به این علت است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست‌داشتنی من سرنوشت غمباری خواهد داشت، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتی دردناکی روبه‌رو می‌شود و چه مصیبت‌های بزرگی را بخاطر رضای خداوند با آغوش باز استقبال می‌کند. در آن دقایقی که آرام اشک می‌ریخت و نواده عزیزش را می‌بوسید، گاهی نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومی که بعدها رسالتی بزرگ را عهده‌دار می‌گشت خیره‌خیره می‌نگریست و در همین‌جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمودند: ای پاره تن من و روشنی چشمانم، فاطمه جان، هر کسی که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسی را به او می‌دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند».حضرت زینب (ع)، تربیت یافته در دامان اهل بیت (ع)، با ازدواج با عبدالله بن جعفر به کربلا رفت و پس از شهادت امام حسین (ع)، نقش بی‌ بدیلی در زنده نگه داشتن واقعه کربلا و رساندن پیام آن به جهانیان ایفا کرد. او با سخنرانی‌های آتشین در کوفه و شام، حکومت یزید را به چالش کشید و زمینه‌ساز عزاداری برای امام حسین (ع) شد، عزاداری‌هایی که پایه های ظلم را سست کرد.۱ایشان با پسر عمویش عبدالله بن جعفر بن ابی ‏طالب ازدواج کرد و از او دارای چهار فرزند پسر و یک فرزند دختر شد و به حکم تکلیف الهی و اطاعت از فرمان امام و عشق به برادرش امام حسین (ع)، با فرزندان خود به کربلا رفت و چه در کربلا و چه پس از آن، نهایت فداکاری، شجاعت و عمل به وظیفه را به منصه ظهور گذاشت و یکی از مهم‏ترین قهرمانان اصلی این نهضت گشت.۲بی‏شک مهم‏ترین نقش حضرت زینب کبری (ع) در حماسه‌آفرینی جریان کربلا، زنده نگهداشتن این حادثه و ذکر آن در مجالس و رساندن پیام امام حسین (ع) به مردم جهان بود، چنانچه شهید مطهری می‏نویسد: «مجلس عزای امام حسین (ع) را برای اولین‌بار حضرت زینب (ع) به پا کرد».۳«وَیْلَکُمْ یَا أَهْلَ الْکُوفَه! أَتَدْرُونَ أَیَ‏ کَبِدٍ لِرَسُولِ‏ اللَّهِ فَرَیْتُمْ؟ وَ أَیَّ کَرِیمَه لَهُ أَبْرَزْتُمْ؟ وَ أَیَّ‏ دَمٍ‏ لَهُ سَفَکْتُمْ؟ وَ أَیَّ حُرْمَه لَهُ انْتَهَکْتُمْ؟ وَ لَقَدْ جِئْتُمْ بِهَا صَلْعَاءَ عَنْقَاءَ سَوْآءَ فَقْمَاءَ؛۴ وای بر شما ای مردم کوفه! آیا می‏دانید چه جگری از رسول خدا خراشیدید؟ و کدام پرده‌نشینان عصمت را از پرده بیرون افکندید؟ و چه خونی از پیامبر بر زمین ریختید؟ و چه حرمتی از او هتک کردید؟ شما گناه بسیار بزرگ، سخت، زشت، خشونت‌آمیز و شرم‌آوری انجام دادید»، این سخنان حضرت زینب (ع) در کوفه کاری کرد که مردم آن شهر -که برای شادی و دیدن اسرای کربلا جمع شده بودند- به گریه افتادند و از کار خود پشیمان شدند.۵ ایشان در مجلس یزید نیز هنگامی که نگاهش به سر بریده برادر در تشت افتاد، با صدای اندوهناکی که دل‏ها را می‏لرزاند، فرمودند: «ای حسین! ای حبیب رسول خدا! ای فرزند مکه و منا! ای پسر فاطمه زهرا! ای فرزند دختر محمد مصطفی».۶ با این کلمات تمام کسانی را که در مجلس بودند، به گریه انداخت. سپس چنان سخن گفت که یزید چاره‏ای جز اعتراف به گناه خویش و اظهار جبران این اشتباه ندید. هنگامی که یزید تظاهر به پشیمانی کرد و مردم شام متوجه اشتباه خود شدند، حضرت زینب کبری (ع) به یزید فرمودند که خانه‏ای برای اقامه عزای امام حسین (ع) در اختیار آنها قرار دهد؛ زیرا عزاداری مؤثرترین شیوه برای معرفی شهیدان و پیام کربلا و بهترین راه مبارزه با حکومت یزید بود. مردم شامی که هنگام ورود اهل‏بیت (ع) لباس نو به تن کرده بودند و هلهله و شادی می‏کردند، اکنون لباس سیاه بر تن کرده و در مجالس امام حسین (ع) شرکت می‏کردند.۷ تأثیر این عزاداری به گونه‏ای بود که مردم قصد کردند تا به منزل یزید حمله کنند و او را به قتل برسانند. مروان از این ماجرا آگاه شد و به یزید پیام داد: «صلاح تو نیست خاندان اهل‏بیت به عزاداری مشغول باشند، هر چه سریع‏تر آنان را به مدینه بفرست. به خدا قسم به خدا قسم که مُلک و سلطنت تو به واسطه این زنان از بین خواهد رفت».۸امام سجاد (ع) می‏فرمایند: «إِنْ دَمَعَتْ‏ مِنْ‏ أَحَدِنَا عَیْنٌ‏ قُرِعَ‏ رَأْسُهُ‏ بِالرُّمْحِ‏ حَتَّی إِذَا دَخَلْنَا دِمَشْقَ صَاحَ صَائِحٌ یَا أَهْلَ الشَّامِ هَؤُلَاءِ سَبَایَا أَهْلِ الْبَیْتِ اللعون [الْمَلْعُونِ‏]؛۹ هرگاه چشم یکی از ما گریان می‏شد، با نیزه بر سرمان می‏زدند. وقتی با این کیفیت داخل دمشق شدیم، شخصی فریاد زد: ای اهل شام! اینان اسیران خانواده‏‏ای ملعون هستند».یکی دیگر از شیوه‌های حماسه‌آفرینی حضرت زینب (ع) در جریان کربلا حمایت همه جانبه از حق بود. علامه طباطبایی در تفسیر آیه «النَّبِیُّ أَوْلی‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»۱۰ می‏نویسد: «مؤمن هر حق و منافعی که برای خودش قائل است؛ اگر حفظ جان خویش است، اگر دوست داشتن خودش است، اگر برای خود حرمتی قائل است، اگر استجابت دعوت است، اگر به کار بردن اراده خویش است، هرچه باشد، رسول خدا مقدم بر اوست؛ یعنی هر جا که امر دایر شد بین حفظ جان رسول خدا یا جان خودش، یا بین دوست داشتن رسول خدا یا دوست داشتن خودش، و همچنین سایر موارد دیگر، جانب رسول خدا را بر جانب خود ترجیح دهد. در نتیجه، اگر در هنگام خطر، جان رسول خدا در مخاطره قرار گیرد، یک فرد مسلمان موظف است که با جان خود سپر بلای آن جناب شود و خود را فدایش کند».۱۱زمانی که اسرا را به سوی کوفه حرکت دادند، امام سجاد (ع) پس از مشاهده اجساد مطهر و عدم دفن پیکرهای شهدا، نزدیک بود جان مبارکش از بدن خارج شود که حضرت زینب کبری (ع) با دلداری دادن به موقع امام و سخنانی محبت‎آمیز، اما سجاد (ع) را حمایت کردند و عرض کردند: «این منظره دلخراش تو را دچار جزع و فزع ننماید. به خدا قسم! این پیشامد عهد و پیمانی است از پیامبر خدا با جد و پدر و عموی تو. خدا تعهدی از گروهی از این امت گرفته که ستمکاران زمین آنان را نمی‏شناسند؛ ولی ایشان نزد اهل آسمان‏ها معروفند. آنان هستند که این اعضای پراکنده را جمع می‏کنند و این اجساد غرق در خون را به خاک می‏سپارند. در کنار فرات پرچمی برای قبر مقدس پدرت سیدالشهداء (ع) نصب می‏کنند که تا شب و روز برقرار باشد، اثر آن کهنه و رسم آن محو نخواهد شد. حتماً پیشوایان کفر و تابعین ضلالت فعالیت‌هایی می‏کنند که اثر و ساختمان قبر پدرت را محو و نابود کنند؛ ولی جز بر ظهور و عُلوّ اثر و امر آن چیزی افزوده نخواهد شد».۱۲علامه مامقانی می‏گوید: «زینَبُ وَ مَا الزّینَبُ؟ وَ مَا أَدرَاکَ مَا الزّینب؟ هِیَ عَقیلَه بَنِـی هَاشِم، وَ قَد حَازَت مِنَ الصَفَاتِ الحَمِیدَه مَا لَم یَحزِ‌هَا بَعدَ اُمِّهَا أَحَدٌ، حَتّی حَقّ أن یُقال: هِی الصدّیقه الصُغری؛ هِی فِی الحِجَابِ وَ العِفَافِ فَریدَه؛۱۳ زینب! و زینب کیست! و تو چه می‌دانی که زینب کیست! وی عقیله بنی‌هاشم است و دارای صفات پسندیده‌ای که بعد از مادرش احدی به آن صفات نرسیده است. به حق است اگر گفته شود او صدیقه صغری است. او در حجاب و عفاف بی‌مانند است. هیچ کسی از مردان در زمان پدر و برادرانش تا روز کربلا او را ندیده است. او در فصاحت و بلاغت گویا از زبان امیرالمؤمنین (ع) سخن می‏گفت»حجت الاسلام حبیب عباسی۱. خطابه زینب کبری (ع) پشتوانه انقلاب امام حسین (ع)، صص۵۵-۵۷؛ الخصائص الزینبیة، ص۳۲.۲. شهادت‏نامه امام حسین (ع)، ج۲، ص۴۹۲. ۳. حماسه حسینی، ج۱، ص۳۳۳. ۴. همان، ص۱۴۸. ۵. اللهوف، ص۱۷۷. ۶. همان، ص۲۱۳. ۷. نگاهی نو به جریان عاشورا، ص۱۸۴. ۸. قصه کربلا، ص۵۲۰. ۹. اقبال الاعمال، ج۲، ص۵۸۳. ۱۰. سوره احزاب، آیه ۶. ۱۱. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۴۱۳. ۱۲. کامل ‌الزیارات، ص۲۶۱؛ ترجمه نفس المهموم، ص۳۴۳. ۱۳. مستدرک عوالم العلوم، ج۱۱، ص۹۵۰.

همچنین ببینید

در دیدار عراقچی و لاوروف در حاشیه اجلاس سران بریکس مطرح شد:
                اعلام آمادگی روسیه برای مساعدت در سطح شورای امنیت

در دیدار عراقچی و لاوروف در حاشیه اجلاس سران بریکس مطرح شد: اعلام آمادگی روسیه برای مساعدت در سطح شورای امنیت

وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و روسیه در حاشیه اجلاس سران بریکس در برزیل با هم دیدار و گفت‌وگو کردند.