اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در کم خبر به معنای تاییدش نیست
فریدا رستمووآ، خبرنگار مستقل روسی در گزارشی فاش کرده که بسیاری از مقامات روسیه از تصمیم پوتین در حمله به اوکراین راضی نیستند
آرمین منتظری / افزایش فشار اقتصادی بر روسیه و خوب پیش نرفتن حمله روسیه به اوکراین و بروز مشکلات زیاد، موجب شده که نگرش روسها به تصمیم پوتین در حمله به اوکراین، رفته رفته تغییر کند. در آغاز، جنگ تمام عیار ولادیمیر پوتین علیه اوکراین، با تشویق، کف زدن و درخواست شامپاین در استودیوهای تلویزیونی مورد استقبال قرار گرفت، اما حالا واقعیات جنگ، کارشناسان طرفدار کرملین را در تلویزیون دولتی روسیه هوشیار کرده است. بهرغم همه تلاشهای اقتدارگرایانه دولت برای کنترل روایتی که از این جنگ ارایه میشود، حقیقت زشت و غیرقابل انکار تهاجم روسیه به اوکراین به بیرون درز میکند.رسانههای دولتی تحت کنترل کرملین تمام تلاش خود را میکنند تا اوضاع را وارونه جلوه دهند و قربانیان تجاوز روسیه را مسوول همه تلفات معرفی کنند. در برنامه چهارشنبه شبکه دولتی روسیه با نام «عصر با ولادیمیر سولوویف»، مجری برنامه ادعا کرد که آمار تلفات بمباران یک بیمارستان زنان و زایمان توسط روسیه در این هفته «جعلی» بوده و هیچ کسی در آنجا زخمی نشده است. یکی از مهمانان برنامه 60 دقیقه حتی ادعا کرد که اوکراینیها «به یکدیگر شلیک میکنند و ما را مقصر میدانند.» این اخبار در حالی منتشر میشوند که هستند خبرنگاران مستقل و مورد وثوقی که روایت خود را از آنچه میان روسیه و اوکراین در جریان است منتشر میکنند. یکی از این خبرنگاران فریدا رستمووآ، خبرنگار مستقل و مشهور روسی است که سابقه همکاری با بسیاری از رسانههای بزرگ جهان را در کارنامه خود دارد. روستمووآ اخیرا در گزارشی مفصل از پشت پرده و حال و هوای حاکم بر سیاستمداران و مقامات کرملین گفته و تاکید کرده که بسیاری از مقامات روسی در راهروهای کرملین درخصوص تصمیم ولادیمیر در حمله به اوکراین و نحوه مدیریت این بحران، نظر مثبتی ندارند. آنچه در ذیل میخوانید ترجمه خلاصهای از این مقاله مفصل است. انجام عملیات ویژه و فوق سری، آنهم به صورت ناگهانی، الگوی اصلی رفتار ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه است. او که در سابق یک مقام امنیتی سرویس جاسوسی کی جی بی بوده، همیشه دوست دارد همه را غافلگیر کرده و بترساند و به آنها القا کند که میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد. در جلسه اضطراری شورای امنیت روسیه که سه روز قبل از جنگ اوکراین برگزار شد، به وضوح شاهد همین الگوی رفتاری پوتین بودیم. لکنت زبان سرگئی ناریشکین، رییس اطلاعات خارجی، سردرگمی معاون رییس دولت کرملین، دیمیتری کوزاک و چهره نگران سرگئی سوبیانین، شهردار مسکو، کاملا نشان میداد که آنها از این رفتار پوتین شوکه شدهاند. در این جلسه، بانفوذترین مقامات روسیه مانند بچه مدرسهایها در برابر معلمی به نام پوتین ایستاده بودند و معلم تصمیم گرفته بود بدون اعلان قبلی، از آنها امتحان بگیرد و جالب اینجا است که این جلسه حتی درباره جنگ هم نبود. آنها فقط در مورد به رسمیت شناختن جمهوریهای خودخوانده دونتسک و لوهانسک صحبت میکردند! با شروع جنگ، فضای سیاسی روسیه تا آنجا که ممکن بود پاکسازی شد. مقامات و قانونگذاران ممکن است در اعماق روح خود با تصمیمات رهبران خود مخالف باشند، اما این مخالفتها در همان اعماق باقی میمانند و فرصت ظهور و بروز نمییابند. تعداد بسیار کمی هستند که بتوانند با صدای بلند، مستقیما رو در روی شخص اول مملکت، به مخالفت برخیزند. اظهارات رسمی که مقامات بلندپایه روسیه در طول جنگ بیان میکنند، یکسان است و همان چیزی است که پوتین در زمان اعلام جنگ گفت؛ «روسیه چاره دیگری نداشت»، «ارتش ما مردم اوکراین را از ظلم ناسیونالیستها رهایی میدهد» و اظهاراتی از این قبیل. اما واقعیت این است که دیدگاهها به این جنگ در دالانهای قدرت روسیه، مبهم است. پس از صحبت با چند تن از نمایندگان مجلس و مسوولان در سطوح مختلف به این نتیجه رسیدم که بسیاری از آنها دلسرد شده و ترسیدهاند و پیشبینیهای آخرالزمانی میکنند. آندری کوستین رییس بانک دولتی وی تی بی، به وضوح عزا گرفته. برخی نمایندگان دوما در فکر کنار گذاشتن کرسیهای خود هستند. دو روز قبل از اینکه پوتین شروع «عملیات ویژه» را اعلام کند، یکی از نزدیکترین دوستانم فکر میکرد که کار به جنگ نمیرسد، زیرا جنگ به نفع کسی نیست. میبینم که مسوولان، معاونان و حتی روزنامهنگاران رسانههای دولتی که پستهای خود را ترک کردهاند، از اینکه دیگر کاری به این موضوع ندارند، خیالشان راحت است و علیه جنگ صحبت میکنند.بدون هیچگونه قضاوت اخلاقی در مورد آنچه که طرفینم میگویند، تصمیم گرفتم آنچه را که به عنوان یک روزنامهنگار بیطرف مشاهده کردهام به اشتراک بگذارم.یکی از افرادی که با او صحبت کردم واکنش مقامات به جنگ را توصیف کرد و گفت« حال و هوای دالانهای قدرت اصلا خوب نیست و بسیاری در وضعیت تقریبا فلج هستند.» یکی دیگر از منابع نزدیک به کرملین میگوید: «هیچ کس خوشحال نیست. خیلیها میدانند که این کار اشتباه است، اما برای انجام وظیفه توضیحاتی ارایه میدهند تا به نوعی آن را توجیه کنند.» برخی مقامات اصلا خود را با آنچه در حال رخ دادن است مرتبط نمیدانند و تصمیم پوتین را یک انتخاب تاریخی میدانند که آنها هیچ تاثیری بر آن ندارند و تا مدتی دیگر، هیچ کس معنای این تصمیم را نخواهد فهمید.
آیا کسی انتظار داشت پوتین تصمیم به جنگ بگیرد؟ همه به من اطمینان میدهند که انتظارش را نداشتند. آنها فکر میکردند که پوتین تنها تنش را تشدید میکند تا برگ برنده بیشتری در مذاکرات با غرب بر سر تضمینهای امنیتی داشته باشد و همهچیز محدود بهرسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک خواهد بود. یکی از منابع نزدیک به دولت گفت: «همه اطلاعات پراکندهای داشتند که پاسخی به سوال اصلی نمیداد: آیا بمباران را شروع میکنیم یا نه؟» اگرچه برخی نزدیکان در دفتر ریاستجمهوری مطمئن بودند که پوتین قبلا همه تصمیمات را گرفته است، اما همهچیز در ذهن تنها یک نفر اتفاق میافتد.»
منابع من میگویند به احتمال زیاد تنها نزدیکترین حلقه له پوتین از تصمیم او مطلع شده است. این حلقه عبارتند از: وزیر دفاع، سرگئی شویگو، رییس ستاد کل والری گراسیموف و روسای سرویس ضدجاسوسی. برای مثال منابع من میگویند، حتی رییس دفتر ریاستجمهوری، آنتون واینو که نقش او، برخلاف اسلاف با نفوذترش، بیشتر به یک منشی خصوصی شبیه است، از چنین تصمیماتی مطلع نمیشود.
به گفته یک منبع، پوتین در جلسه بزرگ شورای امنیت که سه روز قبل از شروع جنگ برگزار شد، عملا چیزی در مورد تصمیم خود برای بهرسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک نگفت. این جلسه تلاشی بود برای بداههگویی و ارایه تصویری از یک بحث واقعی. این منبع گفت: «به همین دلیل است که همه در آن جلسه اینقدر بیقرار بودند. اگر به آنها گفته میشد که قاطعانه بگویند «بله، ما از استقلال دونتسک و لوهانسک حمایت میکنیم»، حتما این کار را میکردند. به نظر من، حداقل در 10 سال گذشته، پوتین دموکراسی را اینطور تعریف کرده که هفتهای یکبار با روسای سازمانهای امنیتی، روسای دومای ایالتی، شورای فدراسیون و نخستوزیر دیدار میکرد و بس. تمام! از نظر پوتین حکمرانی دموکراتیک یعنی این و او معتقد بود مشورت با دیگران در همین سطح کافی است. آن جلسه شورای امنیت قبل از جنگ، نمونهای از این دموکراسی به سبک پوتین است. دولت و بانک مرکزی خود را برای تحریم آماده کردهاند و تا مدتی زیرساختهای مالی در مقابل فشارها مقاومت میکند. نشریه The Bell گزارش داده است که اندکی قبل از جنگ، معاون اول نخستوزیر آندره بلوسف جلسات متعددی را برای آماده شدن برای رویارویی با چالشهای احتمالی، از جمله قطع اتصال از سوییفت و ممنوعیت واردات فناوری پیشرفته، برگزار کرده است و میخاییل میشوستین، نخستوزیر، در همان جلسه شورای امنیت، در یک لغزش زبانی فاش کرد که دولت روسیه چندین ماه است که برای مواجه شدن با تحریمها در صورت بهرسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک مشغول آماده شدن است.
از یکی از مقامات بلندپایه روسیه درباره انگیزههای پوتین در ورود به این جنگ پرسیدم و او با ناراحتی گفت: «اگر روسیه خود را یک امپراتوری میداند، چرا به جای وادار کردن همسایگانش به وفاداری، خود را توسعه نمیدهد تا برای همسایگانش جذاب شود؟ بیایید جادههای خوب بسازیم. مراقبتهای بهداشتی و آموزشی با کیفیت فراهم کنیم و در نهایت به نوعی از فناوری برسیم که به ما امکان میدهد، اولین کسی باشیم که مریخ را مستعمره میکند.
منبع دیگری که خیلی به پوتین نزدیک است در پاسخ به این سوال گفت: «رییسجمهور روسیه معتقد است که قوانین قواعد بازی شکسته شده و زیر پا گذاشته شده است اما نه توسط روسیه و اگر قرار است این رویارویی بدون قاعده باشد، پس بگذارید بدون قاعده باشد و ما خودمان را برای زندگی در واقعیتی جدید آماده میکنیم. پوتین احساس میکند به او توهین شده است. این پارانویا است که ذهن پوتین را به مرز پوچگرایی رسانده است. پوتین حقیقتا معتقد است که حداقل در سالهای اول حکومتش، تمام تلاش خود را برای بهبود روابط با غرب انجام داده است. از یکسو او در وضعیت واقعا ناعادلانهای وجود دارد که در آن سال به سال دایما به جهات مختلف آسیب میبینیم، مختلف آسیب میبینیم و به عنوان دشمن قدیمی اوکراین معرفی میشویم. از طرف دیگر، در ساخت و ساز کشور ناتوان هستیم و نمیتوانیم سیاستهای خود را هوشمندانه اجرا کنیم و مشکل سوم، تنزل پوتین به واسطه باقی ماندن درازمدتش در قدرت است. پوتین اکنون به طور جدی به آنچه وزیر دفاع، شویگو و رییس ستاد کل گراسیموف به او میگویند باور دارد. آنها به پوتین میگویند که به سرعت کییف را اشغال خواهند کرد و اوکراینیها دست به حملات انتحاری میزنند و زلنسکی اعتیاد به کوکایین دارد. تاکنون هیچ یک از مسوولان جرات نکردهاند به آنچه در حال رخ دادن است کوچکترین اعتراضی علنی بکنند چه رسد به اینکه استعفا دهند. در میان اولیگارشهای روسی، تنها میخاییل فریدمن، بنیانگذار گروه آلفا که اکنون تحت تحریم است، سخنانی انتقادی را بیان کرده است. پیتر آون، رییس هیاتمدیره آلفا بانک، پس از اعلام جنگ در جلسه پوتین با تجار حضور داشت و کاملا ناراضی به نظر میرسید. به من گفته شده که تیگران خداوردیان، مدیرعامل یاندکس، اصلا نمیخواست در آن جلسه شرکت کند، اما در نهایت به دلیل مسوولیتی که درقبال کارکنان شرکت داشت، در جلسه شرکت کرد. شایعه شده است که آندری کوستین، رییس بانک دولتی وی تی بی، آندری کوستین نیز اقدام نظامی علیه اوکراین را به شدت نادرست میداند. یکی از آشنایانش میگوید: او عزا گرفته است. میگوید 20 سال است که برای پیشرفت این بانک تلاش کرده و حالا به دلیل برخی حماقتها، همه تلاشهایش بر باد رفته است.
میلیاردر روسی، اولگ تینکوف در روز چهارم، علیه جنگ موضع گرفت و در حساب اینستاگرامش نوشت: «مردم بیگناه هر روز در اوکراین میمیرند. این غیرقابل قبول است! دولتها باید برای درمان مردم، برای تحقیق در زمینه شکست سرطان پول خرج کنند نه برای جنگ. ما با این جنگ مخالفیم!»
از میان نمایندگان دوما که اکثریت قریب به اتفاق آنها تحریم شدهاند، تنها سه نفر جرات کردند که از تصمیم پوتین در حسابهای شبکههای اجتماعی خود انتقاد کنند. یکی دیگر از کمونیستها، میخاییل ماتویف، معاون رییس کمیته سیاست منطقهای، نوشت که «جنگ باید فورا متوقف شود.»