آرمان ملی/ متن پیش رو در «آرمان ملی» منتشر شده و انتشار آن در کم خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
بیتردید برخی رسانهها نقش جریانسازی دارند و با انتشار گزارشهایی به هدایت افکار عمومی میپردازند. برخی از این رسانهها کارکرد سیاسی دارند؛ یعنی رسانه را ابزاری برای هجمه به مخالفان خودشان تبدیل میکنند. از جمله این رسانهها «روزنامه کیهان» است که سالهاست سعی دارد رقیب اصلاحطلب خود را متهم جلوه دهد. این روزنامه دوران پرفراز و نشیبی را طی کرده و در عمر ۸۰ ساله خودش مدیرانی داشته که بعداز کناررفتن همین مدیران به مخالفان مشی این روزنامه تبدیل شدهاند.
از کیهان تا کیهان لندن
در سوم خرداد ۱۳۲۱ نخستین شماره این روزنامه در تهران با عنوان جانشین «آینده ایران» منتشر شد. صاحب امتیاز آن در آغاز تأسیس عبدالرحمان فرامرزی و سردبیر آن مصطفی مصباحزاده بود، اما در ۲۰ دیماه همان سال که مجوز آن تجدید شد جای این دو عوض شد. عبدالرحمن فرامرزی بههمراه برادرش از فعالان در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت محمد مصدق بود. مصطفی مصباحزاده، سناتور و نماینده مجلس شورای ملی بود و ۲ سال قبل از پیروزی انقلاب و در پی آن استقرار نظام جمهوری اسلامی، مصطفی مصباحزاده از ایران فرار کرد و با جمعکردن تعدادی از نویسندگان و روزنامهنگارانی که از کشور گریخته بودند به انتشار «کیهان لندن» پرداختند. امیر طاهری هم در سال ۱۳۵۱ بهعنوان سردبیر روزنامه کیهان منصوب شد و در حال حاضر رئیس هیأتمدیره مؤسسه گیتستون در اروپاست. این موسسه یک اندیشکده راست تندرو است که به انتشار مقالات ضداسلامی مشهور است. رحمان هاتفی مشهور با نام مستعار «حیدر مهرگان» سردبیر روزنامه کیهان در آستانه انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بود که او در تصفیههایی که چند ماه پس از انقلاب در بهار ۱۳۵۸ در روزنامه کیهان صورت گرفت، از کار برکنار شد.
دکتر یزدی در صدر کیهان
پس از انقلاب کیهان چهره دیگری داشت. امامخمینی(ره) در هشتم اردیبهشت سال ۵۹، با صدور حکمی خطاب به دکتر ابراهیم یزدی، وی را به سرپرستی موسسه کیهان منصوب کرد. در حکم بنیانگذار انقلاب اسلامی برای یزدی به این نکته اشاره شده بود که «با اهمیتی که مطبوعات و نقشی که در ساختن جامعه دارند، با گذشت بیش از یکسال از برقراری جمهوری اسلامی، باز دیده میشود که بسیاری از مطبوعات در خط انقلاب اسلامی نیستند و اصلاحاتی بنیادی در آنها باید تحقق یابد که اشخاص منحرفی که موجب این امور انحرافی میشوند دستشان از این رسانههای گروهی کوتاه شود» اما پس از مدتی کیهان با مدیریت اصولگرایان اتهاماتی را متوجه مسئول سابق همین روزنامه کرد. بهعنوان نمونه سال ۹۳ مدعی شد: «یکی از نزدیکان دکتر ابراهیم یزدی اظهار داشته بود که دکتر یزدی پیش از انقلاب و در دوران اقامت در آمریکا، با جورج بوش پدرـ از رؤسای سابق سازمان سیاـ ارتباط مستمر داشته است.» یا سال ۹۵ کیهان نوشت: «بنابرعکس منتشر شده در اینستاگرام ابراهیم یزدی، محمد هاشمی از طرف هاشمیرفسنجانی به ملاقات یزدی رفته و ضمن آرزوی سلامتی برای وی کتابی قطور را که ظاهرا خاطرات مصور هاشمی رفسنجانی است، به یزدی هدیه داده است. ملاقات محمدهاشمی با رئیس گروهک نهضت آزادی در حالی است که او سال گذشته از حزب کارگزاران جدا شد و علت این جدایی را پیروی از مکتب امامخمینی(ره) توصیف کرد.»
خاتمی بر کرسی مدیریت کیهان
۲۵ آبان ۵۹ سیدمحمد خاتمی با حکم امامخمینی(ره) سرپرست روزنامه «کیهان» شد. روزنامه کیهان در دهه ۷۰ و پس از آن منتقد اصلی خاتمی شد و از هر فرصتی برای هجمه به او بهره میبرد و میِبرد که نمونه اخیر آن ۲۸ شهریور است. حسین شریعتمداری در این روزنامه نوشت: «مدعیان اصلاحات نظیر محمد خاتمی، جهانگیری، عبدا… نوری، جبهه اصلاحات، حزب اتحاد ملت، حزب کارگزاران و یک مشت آدمها و گروههای دمدستی دیگر، نه فقط از فوت خانم مهسا امینی متأسف نیستند، بلکه از این اتفاق ناگوار خشنود و خوشحال نیز هستند و این رخداد تاسفآور را فرصتی برای خالیکردن عقدههای فروخورده خود از پیروزیهای چشمگیر اسلام و انقلاب و مخصوصا حماسه بینظیر راهپیمایی اربعین تلقی میکنند.» اما به یادماندنیترین اتهام کیهان به خاتمی به موضوع دیدار او با جرح سوروس بازمیگردد که بارها مطرح شد، مانند ۱۷ بهمن سال گذشته که مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی با اشاره به اینکه یک زونکن اسناد از دیدار خاتمی و سوروس در اختیار دارد، نوشت که محمدجواد ظریف نیز در این دیدار حضور داشته است.
تغییر مردان کیهان در دهه ۷۰
با آغاز دهه ۷۰ روزنامه کیهان به جریانی تبدیل شد که بیش از همه به دفاع از جریان راست سنتی در مقابل چپ میپرداخت. در سال ۱۳۶۷ از سوی سیدمحمد اصغری، سرپرست وقت موسسه کیهان و موافقت سیدمحمد خاتمی نماینده وقت امام در موسسه کیهان، سردبیری روزنامه کیهان به مهدی نصیری محول و در سال ۱۳۷۰ مدیر مسئول این روزنامه شد. نصیری تا سال ۱۳۷۴ در این سمت فعالیت کرد. اما نصیری پس از مدت کوتاهی با شریعتمداری به مشکل برخورد و خودش نوشته است: «استدلال کردم که برای اداره روزنامه که هر روز باید در مورد اخبار و مطالب تصمیمگیری کرد، تفاهم در کلیات بین نماینده رهبری و مدیرمسئول کفایت نمیکند و علاوه بر آن باید سلیقهها نیز بههم نزدیک باشد و من از این جهت اطمینان به چنین وحدت سلیقهای با آقای شریعتمداری ندارم و احتمال بروز اختلاف را قوی میدانم. بهرغم تردید جدی در امکان ادامه کار با آقای شریعتمداری، توصیه رهبری به همکاری در سمت سردبیری روزنامه را پذیرفتم اما با گذشت دو ماه و بروز اختلافاتی دیگر در حالی که آقای حسین صفار هرندی به شورای سردبیری روزنامه اضافه شده بود و رفتن من منجر به خلائی در کار روزنامه نمیشد، از سردبیری نیز استعفا دادم و موسسه کیهان را ترک کردم.» مهدی نصیری اما دیگر آن مهدی نصیری روزنامه کیهان و هفتهنامه صبح نیست بلکه در مسیری مخالف دیدگاههای امروز کیهان حرکت کرده و دیگران را به عدم تبعیت از این روزنامه دعوت میکند.
نویسندگانی که تغییر کردند
نکته قابل تامل به نویسندگان کیهان بازمیگردد که آنها هم مسیری متفاوت را طی کردند. از جمله محمد نوریزاد که قبل از سال ۸۸ هجمه به اصلاحطلبان را در دستور کار قرارداشت و با نگارش مقالاتی در کیهان خود را سپر بلای اصولگرایان معرفی میکرد. بهعنوان نمونه در سال ۷۹ مطلبی از او در کیهان به چاپ رسید که محمدتقی مصباح یزدی را چراغ راه خطاب داده بود. پس از سال ۸۸ بود که نوریزاد به چهره مخالف اصولگرایی و حتی منتقد حاکمیت تبدیل شد. حمید مولانا مشاور احمدینژاد بود که مقالات او هم در کیهان منتشر میشد. مولانا مؤسس و استاد دانشکده ارتباطات دانشگاه امریکن دیسی واشینگتن است و گفته شد بودجه زیادی برای بنیاد فرهنگی مولانا دریافت کرده اما اکنون مشخص نیست چه فعالیتی دارد! عبدالرضا داوری هم تغییر کرد. او در کیهان قلم میزد اما تغییر مسیر داد و با احمدینژاد همراه شد تا مورد غضب کیهان قرار گیرد. پیام فضلینژاد که خودش را اصلاحطلب مینامید از سال ۱۳۸۵ رسما به مرکز پژوهشهای روزنامه کیهان پیوست و سال ۱۳۸۶ کتاب شوالیههای ناتوی فرهنگی (یک نما از کودتای مخملی) را منتشر کرد. وی با حضور در تجمعهای گوناگون، دانشگاهها و حوزههای علمیه، دیدگاههای رادیکالی را علیه عبدالکریم سروش، حسین بشیریه، محمد خاتمی و سران اصلاحات در ایران مطرح کردهاست. اما برخی مانند سیاسیون که یادداشت آنها در کیهان منتشر شد، تغییر نکردند مانند عباس عبدی که میتوان او را از قدیمیترین یادداشتنویسان معاصر دانست که اولین یادداشتش در سال ۱۳۶۴ و در روزنامه کیهان به چاپ رسید البته کیهانی که مدیریت آن بر عهده جناح چپ بود.