دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در کم خبر به معنای تاییدش نیست
الجزیره در گزارش تحلیلی در اول نوامبر به قلم زوران کوزویچ نوشت: با ادامه پیشرویهای اسرائیل به سمت غزه، آنها - برای اولینبار - به نظر میرسد ابعاد جنگ را گسترش دادهاند. هنوز مشخص نیست که آیا نیروهای اسرائیلی در شناسایی هستند یا اینکه اسرائیل تصمیم گرفته است که تهاجم زمینی را بهعنوان «عملیات تکاملی» تبدیل کند که سطح نیروها را به تدریج در طول زمان افزایش میدهد. برای ارتش اسرائیل، چنین رویکرد دقیقی ممکن است عملیتر از یک حمله همهجانبه باشد. یعنی در این شرایط تاکتیکها هر روز با شرایط موجود در زمین تطبیق داده میشوند و در صورت موفقیت در جاهای دیگر تکرار میشوند. از منظر سیاسی، برای ژنرالها زمان میبرد تا ببینند موضع بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل چگونه توسعه مییابد. در درگیریهای گذشته، اکثر اسرائیلیها به هم پیوستند و از زیر سوال بردن بیش از حد کابینه خود اجتناب کردند.اکنون بسیاری نتانیاهو را مسوول حملات ۷اکتبر میدانند. او قاطعانه پاسخ داده است که «اکنون زمان جنگ است.» اما درحالیکه او تقریبا بهطور قطع به جبهه جنوبی اسرائیل در غزه اشاره میکند، سختگیری سیاسی او ممکن است شاهد گشایش جبهه دیگری در شمال باشد. روز دوشنبه، من گفتم که کشورهای منطقه مایل به پیوستن به آن نیستند. با این حال، دولتها تنها نهادهایی نیستند که ارتش دارند. در همسایه شمالی اسرائیل، لبنان، یکی از این ارتشهای غیردولتی حزبالله قویتر از ارتش ملی است و تحت کنترل دولت مرکزی نیست. حزبالله در دهه۱۹۸۰، در جریان جنگ داخلی در لبنان، ایجاد شد تا جناحهای مختلف مسلمانان اقلیت شیعه را متحد کند و با فروپاشی دولت، خدمات اجتماعی ارائه دهد. با حمایت ایران، حزبالله یک جناح مسلح ایجاد کرد که به سرعت به نیروی جنگی مهیب و قدرتمند تبدیل شد. آنقدر مهیب که میتوان گفت تنها نیروی عربی است که اسرائیل را در نبرد شکست داده است.در سال۲۰۰۰، مقاومت حزبالله اسرائیل را مجبور کرد تا به اشغال جنوب لبنان پایان دهد. اسرائیلیها با عصبانیت از خروج خود پس از ۱۵سال اعتراف میکنند که حزبالله عامل اصلی تصمیم آنها بوده است. در سال۲۰۰۶، در جنگ یکماهه با اسرائیل، حزبالله با حمله به ناو اسرائیلی حنیت که در آن زمان یکی از سه کشتی مدرن و توانا بود، با یک موشک زمین-دریایی ساخت چین، درجاتی از پیچیدگی و توانایی بیسابقه و غیرمنتظره از خود نشان داد. سیدحسن نصرالله، رهبر کل حزبالله، به ۱۰۰هزار جنگجوی تحت فرمان خود افتخار کرده است. شاید این رقم دقیق نباشد. برخی کارشناسان مدعیاند این رقم تقریبا ۶۰هزار نفر است؛ اما اعداد خالص دارایی اصلی شبهنظامیان نیستند. نقاط قوت آنها در سازماندهی و نظم و انضباط و فداکاری مناسب نظامی است که بدون شک از اکثر ارتشهای دولتی برتر است.این گروه همچنین دارای زرادخانهای از تسلیحات است که به خوبی برای تاکتیکهای پیادهنظام سبک، تیم کوچک با قابلیت نفوذ مناسب است که برای نبرد با اسرائیل ساخته شده است. بهدلیل برتری دشمن در نیروی هوایی و زرهی، حزبالله هیچ هواپیمای متعارف و تانکی ندارد؛ اما دارای آرایهای قوی از موشکها و راکتهایی است که سنگینتر و دوربردتر از موشکهایی است که حماس استفاده میکند و همچنین توپخانههای میدانی توانمندی دارد. فداکاری و عزم رزمندگان حزبالله در مقاومت در برابر حملات اسرائیل در بیروت در سال۲۰۰۶ باعث شد که اسرائیل «دکترین ضاحیه» تخریب کامل هوایی را که اکنون هر روز در غزه شاهد آن هستیم، تدوین کند. نام این محله برگرفته از محله بیروت بود که برای اولینبار به این سرنوشت دچار شد. ژنرال اسرائیلی گادی آیزنکوت آن را بهعنوان طرحی برای آسیب رساندن به غیرنظامیان بهعنوان تنها راه متوقف کردن حزبالله تدوین و اجرا کرد.با این حال این دکترین نتوانست حزبالله را متوقف کند. اسرائیل، حزبالله را بهعنوان دشمنی میشناسد که به آن احترام میگذارد؛ چراکه وادار شده است تا نیروهای کمکی گستردهای را در مرز لبنان مستقر کند و تیپ جولان را احتمالا تا ۱۰۰هزار سرباز یا بیشتر افزایش دهد. تلآویو میداند که بر خلاف حماس که فقط میتواند موشک پرتاب کند، حزبالله یک امکان واقعبینانه برای پیشروی به سمت اسرائیل و حفظ موقعیت در اختیار دارد. اما حزبالله نیازی به حمله از طریق خط آبی که دو بازیگر را مشخص میکند، ندارد. از ابتدای شکل گیری حزبالله، ارتش اسرائیل آن را «ارتش در انتظار» نامیده است.اسرائیل باید داراییهای خود را در شمال حفظ کند تا با هرگونه فشار بزرگ بالقوهای که میتواند یک مشکل نظامی جدی و حتی سیاسی بزرگتر برای اسرائیل باشد، مقابله و از آن جلوگیری کند. به نظر میرسد وضعیت کنونی و اکثر تحولات ممکن به نفع حزبالله باشد. حضور حزبالله میتواند کاری کند که اسرائیل نتواند از عمده تسلیحات نظامیاش استفاده کند. این کشور میتواند با انجام یکسری حملات موشکی نسبتا متوسط علیه اسرائیل، بدون خطر قابل توجهی برای تحریک حمله اسرائیل به لبنان، به ادامه تخریب غزه واکنش نشان دهد. حملات موشکی هماهنگ با اهدافی که حماس میتواند به آنها برسد، مثلا در تلآویو، سیستم دفاعی گنبد آهنین را تحت فشار زیادی قرار بدهد. چنین سطوح متوسطی از درگیریها، محبوبیت حزبالله را در جهان عرب و اسلام بالا خواهد برد؛ چراکه بهعنوان تنها نیروی غیر فلسطینی بوده که به نبرد فلسطینیان در غزه پیوسته است.با این حال، همه اینها تنها در صورتی معتبر است که رویدادهای روی زمین از برخی منطق پیروی کنند. اما رفتار منطقی شکننده است و در موقعیتهایی که ترس، ناامیدی، نفرت یا سایر احساسات قوی جمعی بر آن حاکم است، استفاده از منطق محدود میشود. به نظر میرسد که بنبست تنشآمیز، اما پایدار و با شدت کم در مرز شمالی سرزمینهای اشغالی راحتترین موقعیت برای هر دو طرف باشد و هر دو آن را میدانند. اما هر دو باید نگران این احتمال باشند که یک شعله کوچک غیرقابل پیشبینی آتش بزرگی را ایجاد کند که هیچیک از طرفین نمیتوانند آن را مهار کنند.
بازار