غافلگیری دولت رئیسی؟
غافلگیری دولت رئیسی؟

غافلگیری دولت رئیسی؟

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در خوش خبر1 به معنای تاییدش نیست

یکی از روش‌های جلوگیری از جنگ، میانجیگری است. تفاوت این روش با مساعی جمیله این است که میانجیگر فقط طرف‌ها را به هم نزدیک نمی‌کند بلکه احتمالاً پیشنهاداتی هم می‌دهد و شاید تعهداتی هم بپذیرد تا طرفین وارد دعوی نشوند، یا دست از تنش بردارند. در فقره حمله موشکی به اربیل و پاکستان قاعده جنگ و قاعده صلح به هم خورد به ‌نحوی که میانجیگرهای سنتی منطقه غافلگیر شدند. جنگ معمولاً بر سر منافعی است که امکان حل آن به روش دیپلماسی ممکن نیست، برای همین جنگ را ادامه دیپلماسی می‌نامند. به‌عنوان مثال جنگ ایران و عراق بر سر حاکمیت اروند بود و زمانی که عراق توافق الجزایر را پذیرفت، جنگ تمام شد اما تنش به وجود آمده در رابطه ایران و عراق و پاکستان در چارچوب‌های معمول صلح و جنگ نمی‌گنجد چون اگر هر کدام از دولت‌های همسایه با میانجی یا بی‌میانجی پشت میز مذاکره بنشیند، درخواست مشخصی از طرف ایران برای توافق وجود ندارد. درخصوص اربیل اصلاً حمله نظامی موضوعیت ندارد زیرا اربیل جزو اقمار فرهنگی و حتی حوزه نفوذ اطلاعاتی ایران است.  اکثریت رهبران اقلیم از مسعود بارزانی تا جلال طالبانی از اعضای سابق سپاه پاسداران هستند. این اقلیم توان کنترل همه کوهستان‌های خود را ندارد همان‌طور که ایران و ترکیه سال‌هاست، توان کنترل کامل کوهستان‌های مرزی خود را ندارند و هر دو درگیر گروهای تجزیه‌طلب هستند. حتی اگر دولت عراق بخواهد تعهدی بدهد امکان ایفای تعهد را ندارد. عراق هنوز خودش منطقه سبز دارد و سیطره کامل بر جغرافیای عراق را ندارد بنابراین موضوعی برای مذاکره یا میانجیگری در اربیل وجود ندارد. درخصوص پاکستان مساله اما پیچیده‌تر است. درست است مساله بلوچ‌ها خیلی شبیه مساله کردهاست اما تاریخ بلوچ‌ها و حتی دولت بلوچ‌ها سابقه‌اش از سابقه دولت پاکستان بیشتر است؛ این بلوچ‌ها شبه‌دولت بودند وقتی نادر حمله کرد به هند و چون ریشه ایرانی دارند با نادر همکاری کردند.  حمله نادر به قرائتی پاسخی بود به حمله مداوم افغان‌های تحت حمایت هند به ایران. در آن جنگ، بلوچ‌ها به نادر کمک کردند تا هند را بگیرد و لقب بیگلربیگی از نادر گرفتند. بعد از تشکیل پاکستان، انگلیس این بخش بلوچستان را بخشی از پاکستان کرد. بلوچ‌ها بیشتر برای پاکستان تهدید هستند تا برای ایران چون اولاً خود را ایرانی می‌دانند و دوم این جدایی‌طلبان بلوچ مورد حمایت هند هستند نه ایران ضمن اینکه در داخل ایران برعکس پاکستان این گرایش‌ قومی جدایی‌طلبی وجود ندارد اما پیچیدگی مساله اینجاست که ایران و پاکستان سال‌هاست، توافق‌نامه امنیتی دارند.  در آن توافق‌نامه مطابق بند ۵ ماده ۱ و بند ۱ ماده ۲ و فصل سوم ماده ۳ در مبحث تروریسم هر زمان دو دولت بخواهند، می‌توانند با اطلاع وزارت کشور یا معاون امنیتی رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر وارد عملیات نظامی شوند و امکان عملیات علیه تهدیدات امنیتی و حتی استرداد مجرمین گنجانده شده است حتی مقرر شده با هماهنگی وزیران کشور ایران و پاکستان دو طرف حتی داخل خاک همدیگر می‌توانند در تعقیب مجرمین عملیات داشته باشند و توافق‌نامه این‌قدر قومی است که به تصویب مجلس هم رسیده و مشروعیت دوژور پیدا کرده است. قاعدتاً واکنش تند پاکستان و تنش به وجود آمده صرفاً به خاطر عملیات نظامی نیست بلکه این اتفاق در حالی صورت پذیرفت که همزمان دولت‌های ایران و پاکستان درحال مذاکره و رایزنی بوده‌اند و مطلع شده‌اند که آسمان پاکستان مورد تعرض قرار گرفته است. قاعدتاً اگر دولت ایران الان دارای اعتماد به نفس کافی بود باید وزیر خارجه استعفا می‌داد و احتمالاً تنش هم کنترل می‌شد اما تیم آقای رئیسی هم فاقد اعتماد به نفس کافی است و هم به خاطر منافع باندی خویشتن‌داری می‌کند. یک احتمال دیگر هم وجود دارد و آن اینکه ایران وارد یک قمار بزرگ شده است و می‌خواهد سطح تنش را کنترل شده بالا ببرد به امید اینکه یک کشوری مانند چین بیاید این داستان خاورمیانه را قبل از آمدن ترامپ برایشان جمع کند اگر فرض دوم محتمل باشد قاعدتاً شبیه این‌گونه اقدامات ادامه پیدا خواهد کرد و باز هم ادامه خواهند داد با این تفاوت که فهمیدند، زمین پاکستان سخت است احتمالاً این بار باید اهداف کشتی‌هایی با پرچم‌های مختلف باشد.

بازار

به پیج اینستاگرامی «خوش خبر1» بپیوندید

همچنین ببینید

نتانیاهو: هدف ما از مذاکره با سوریه خلع سلاح جنوب غرب این کشور است

نتانیاهو: هدف ما از مذاکره با سوریه خلع سلاح جنوب غرب این کشور است

دفتر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که این رژیم به دنبال خلع سلاح جنوب غرب سوریه از طریق مذاکره با رژیم جولانی است.