جام جم/ ما رسانهها که از یکسو به دیواره ضخیم روزه سکوتی که گرفته شده برخورد میکنیم و از سوی دیگر در لفافه، جنجالساز معرفی میشویم و به عبور از ماجرایی به این مهمی توصیهمان میکنند باید چه کنیم؟
آیا عبور از ماجرای استعفای عبدالرسول پورعباس، صحبت نکردن از رای پرحرف و حدیث دیوان عدالت اداری درباره داوطلبان شبههدار کنکور و بلاتکلیفی درباره اینکه بالاخره افراد منع شده از تحصیل در دانشگاه متقلب بودهاند یا بیگناه، اصل مشکل را حل میکند؟
بازار
اگر پورعباس، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور حاضر میشد با ما گفتوگو کند و درباره ادلهاش (برای متقلب خواندن کسانی که اکنون با رای یکی از شعب دیوان عدالت اداری، دیگر نه متقلب که دانشجوی رشتههای پرطرفدار پزشکی و مهندسی هستند)، حرف بزند، قطعا گره فعلی باز میشد.
ولی خیمه این سکوت سنگین و امیدوار بودن سایر مسئولان به موثر واقع شدن گذر زمان در فراموشی ماجرا فعلا که دارد نتیجه عکس میدهد و با اعتماد عمومی بازی میکند.
از آنجایی که مسئولان رسمی و مستقیم در این ماجرا مانند وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش سکوت را ترجیح دادهاند، افرادی مانند وکیل دانشجویان شبههدار، فرصت بهدست آورده و از خود دفاع میکنند؛ دفاعیاتی که چنان قدرت ویرانگری دارد که افکارعمومی را با حجم زیادی از دروغ و فریب روبهرو میکند و عملا مردم را بر سر یک دوراهی خطرناک قرار میدهد.