آغلمحمد علی دستمالی
آغلمحمد علی دستمالی

آغلمحمد علی دستمالی

پاسخ را نمی‌دانم! به گمانم کسی نتواند جواب قاطعانه‌ای دهد! ولی حتما و قطعا آدم شماره دو – و چه بسا شماره آدم یک – گسترده‌ترین دستگاه رسانه‌ای کشور نمی‌شد.ببخشید! حتی سه و چهار و پنج و شش هم نمی‌شد! چرا؟ دلیل واضحی دارد. کار در رسانه، خیلی سنگین‌تر و پیچیده‌تر از چیزیست که خیلی‌ها از دور تصور می‌کنند.رسانه، حتی قوی‌ترین و صبورترین آدم‌ها را پیر، خسته، مضطرب و ناآرام می‌کند و تنها کسانی می‌توانند در رسانه دوام بیاورند که شیدای آموختن و تجربه و اهل کار تیمی باشند و خود را چیزی بیش از یک چرخ دنده‌ی کوچک؛ به شمار نیاورند. این در حالیست که وحید، از کار تیمی فقط چیدمان مدیران شبیه به خود را یاد گرفته و از روزی که به رسانه پیوسته، پیشرفتی ندیده‌ایم و پسرفت و انجماد، حالِ ما و رسانه را گرفته است.بدون تعارف بگویم؛ وحید تا اینجای کار، نشان داده که اگر یک بخش خبری زنده‌ی نیمساعته با چند دبیر و ویراستار و مترجم و گوینده را با یک فرجه‌ی آماده‌سازی هشت ساعته در اختیارش بگذاری، آن چه که در آخرین ثانیه‌ها به پخش زنده می‌رسد، یا سیمای عرق کرده‌ی خود اوست که نتوانسته خبرها را آماده کند و شخصا روی آنتن آمده تا تفلسف کند، یا نهایتا کار به پخش برفک می‌کشد! لذا می‌توان پیشبینی کرد که اساسا در یک کشور توسعه یافته، وحید جلیلی با همین مختصات فکری و همین مشخصات ظاهری، باید به مشاغل دیگری می‌اندیشید.باریستا مثلا؟ شاید!در برخی کافه‌ها، مشتریان خاص، جویای باریستاهایی هستند که نحوه‌ی برخورد او، یادآور تلخی قهوه باشد و بشود در وصفش گفت: لاکردار اصلا خودش ترکیب جادوگرانه و کریزماتیکی از روبوستا و عربیکاست! نگاهش کنی انگار سه شات بدون شکر رفته اندر سیاهرگهایت!به طور طبیعی و منطقی، در یک کشور توسعه یافته، مرز و حصار دقیق و روشنی هست بین قیمه‌ها و ماست‌ها. هیچ ماستی حق ندارد وارد حریم قیمه شود و متقابلا، قیمه نیز نه تنها در ذم ماست چیزی نخواهد گفت، بلکه صراحتا به سپیدرویی او معترف خواهد بود. ولی این را نیز می‌دانیم که حتی در منظم‌ترین نهادها و ممالک، همیشه جایی برای تخیل و فانتزی نیز دست و پا می‌شود. در نتیجه صاحب نظری چون وحید، در چنان مجموعه‌ای، یحتمل در ژانر فانتزی یا سینمای هراس و دلهره، اثری خواهد ساخت درباره‌ی شگرفت‌ترین راهکارهای درهم آمیختن قیمه و ماست!می‌پرسید چرا؟ تعجب می‌کنم اگر واقعا بپرسید چرا!بیایید یک بار دیگر، آن چند لحظه را با هم مرور کنیم و با کند و کاو فضای پیرامونیِ آن واژه‌ی غریبِ «آغل»، جهد کنیم بفهمیم که اساسا چه شد این واژه بر زبان او جاری شد.وحید، به ظاهر آمده بود در فضای پساجنگ، افاضاتی بفرماید حول محور سپاس و قدردانی از ملت ایران که در آن روزها و شب‌های سخت، نجیبانه رفتار کردند. اما نمی‌دانم چرا و به چه دلیل، وحید به یک باره، سپاه صهیون و آمریکن رها کرد و گریبان سکولارها را گرفت!کاش آن سخنان، صحنه‌ای از بازی فوتبال یا رقابت دوومیدانی سرعت یا پلانی از یک فیلم جنگی بود. می‌توانستیم دو سه بار فیلم را عقب و جلو کنیم و بفهمیم توپ از کجا آمد، گلوله از کدام سو شلیک شد یا احیانا نوک دماغ یک دونده، زودتر از خط پایان گذشت یا دیرتر. ولی متاسفانه صحنه‌ی افاضات وحید، هیچکدام از اینها نبود و امکانات دنیای علم، طب، هوش مصنوعی، عصب شناسی و مهارت‌های ذهن خوانی،هنوز به جایی نرسیده که بتوانیم ذهن آن ناطق فاضل را بخوانیم و بفهمیم که سکولارهای مادرمرده از کجا آمدند و چه شد که او شمشیر از نیام درآورد و به آنها تاخت.ببخشید!ببخشید که دارم عوامانه می‌پرسم: اساسا در صحنه‌ی رقابت‌های سیاسی، جناحی و گفتمان‌های مسلط بر جامعه‌ی ایران، ما یک جریان سکولار هم داریم که خواهان حذف «به نام خدا» باشد و از حاکمیت بخواهد که برای رسیدن به انسجام و همبستگی، به بیان نگرش‌های خداباورانه و دین محورانه پایان دهد؟ نه به گمانم. من که ندیده‌ام.حتما و یقینا ما هم در ایران، مانند هر کشور دیگری، نه تنها یک گروه نخبه‌ی دارای گرایش سیاسی سکولاری داریم، حتی یک اقلیت کم شمار و معدود آتئیست هم هست که گوشه‌ای نشسته‌اند و ماستشان را می‌خورند. اما کیست که نداند اولا سکولاریسم سیاسی به معنای ستیز با دین و باورهای معنوی مذهبی نیست. دوم این که حتی در بیانیه‌های اپوزیسیون تندرو خارج از کشور نیز، هرگز ندیده‌ایم که جمعی یا جریانی، چیزی شبیه ادعاهای وحید جلیلی بیان کند و خواهان آن شود که خدا و پیغمبر کنار گذاشته شوند تا کل ملت به وحدت و همنشینی و همبستگی برسند! پس چه شد که به یک باره چنین بارقه‌ای در ذهن وحید شکل گرفت و او از سر خشم و کینه، تصور فرضی و احتمالی کشوری با حضور آدم‌های سکولار را به «آغل» تشبیه کرد؟نه تنها در یکی دو سال اخیر، بلکه در دو دهه‌ی گذشته هم، مهمترین مطالبات مخالفین و منتقدین سیاسی در این کشور، مداوما حول چنین مطالباتی بوده: مبارزه با فساد مالی و شکاف طبقاتی، بها دادن به عدالت به معنای عینی و ملموس، شفافیت در بودجه‌ریزی و پایان دادن به انواع و اقسام رانت و تبعیض و سهمیه، شایسته سالاری، جمهوریت، حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی و قومیت‌ها، رفع انحصار تولیدات داخلی، انسداد مسیرهای تباهی زا و فسادزای ارز چندنرخی و رانت واردات، توجه به حقوق و مطالبات زنان و جوانان، آزادی بیان، اصلاح ساز و کارهای انتخاباتی و تشکیلات حزبی. همین!وحید جلیلی، به طور واضح و روشن، توضیح دهد که در این دهه‌ها، به طور مشخص، کدام جریان و گروه، مطالبه‌ای به نام ضرورت برچیده شدن بساط دین و تاسیس نظام سکولاریستی را مطرح نموده است؟ وحید جلیلی بیاید و بگوید؛ در این کشور جریان سیاسی – فرهنگی و اجتماعی متشرع، برای برگزاری آیین‌های متعدد دینی و مذهبی خود، در کدام مقطع تاریخی، با ستیز و ممانعت و مزاحمت سکولارها روبرو شده است؟اگر مراد و مقصود جلیلی از حمله به سکولارهای نامرئی، استفاده از الگوی قدیمی «به در می‌گویم دیوار بشنود» است، نیازی به این همه لقمه گردانی و استفاده‌ی ناشیانه از استعاره و کنایه نیست. به طور روشن بگوید که آیا می‌خواهد به یک جریان سیاسی خاص، یا به یک جریان اجتماعی گسترده‌ی بیرون از خط فکری خود حمله کند یا نه؟باور کنیم به کار بردن واژه‌ی «آغل» در آن توضیحات موهن، بیش از آن که آزاردهنده‌ی روح و روان یک جامعه‌ی به تازگی از خطر جنگ رسته باشد، معرف بسامدهای زبانی، پسزمینه‌های ذهنی و نشانه شناسی فرهنگی خاصی است که در شرایط عادی، چیزی فراتر از یک گاف و بی‌ادبی است. این کشور، در حالت عادی هم، آلام و مشکلات بسیار دارد. شایسته نیست وقت کشور با چنین الفاظی تلف شود و فضای نزاع لفظی به جایی برسد که در یک سو، کسی تصور خاص از یک جامعه را آغل بداند و طرف مقابل هم برای کل انداختن، به ابو سیف فرغانی و زاکانی و دگران پناه ببرد. اگر وحید جلیلی با وجود تمام این استدلال‌ها، هنوز هم تمایل به دفاع از فرمول قیمه و ماست دارد، بهتر است اصلا یک شبکه‌ی ویژه به او اختصاص داده شود تا صرفا مخاطبین خاص خود را سرگرم کند.

همچنین ببینید

۱۰۰ زندانی استان سمنان در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی آزاد شدند

۱۰۰ زندانی استان سمنان در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی آزاد شدند

رئیس کل دادگستری استان سمنان برای دومین مرحله در کمتر از یک ماه گذشته از زندان دامغان بازدید کرد و در حاشیه این بازدید از اعطای ارفاقات قانونی منجر به آزادی به ۱۰۰ زندانی واجد شرایط، همزمان با ایّام سوگواری سید و سالارشهیدان عالم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در سراسر استان خبر داد.