روایت خسرو شکیبایی از گلستان سعدی

روایت خسرو شکیبایی از گلستان سعدی

کم خبر/ شخصی مهمان پادشاه بود. چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که عادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که ارادت او، تا حسن صلاحیت در حق او زیادت کنند.چون به منزل و مقام خویش آمد سفره خواست تا تناول کند. پسری صاحب فراست داشت. گفت: ای پدر! مگر به مجلس سلطان طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید. گفت: پس نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که در محضر خدا به کار آید.ترسم نرسی به کعبه‌ای اعرابیکاین ره که تو می‌روی به ترکستان استراوی: خسرو شکیباییموسیقی: کارن همایونفر ، آرش بادپا

گلستان سعدی/ باب دومبرگرفته از caffeeshno

همچنین ببینید

واکنش ولایتی به تناقض‌گویی‌های ترامپ

واکنش ولایتی به تناقض‌گویی‌های ترامپ

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل نسبت به اظهارات متناقض «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا واکنش نشان داد.