به گزارش خبرآنلاین، دکتر لیراز مارگالیت در این رسانه نوشت: شب گذشته (دوشنبه) در یک اتاق بسته در نیویورک، یکی از بلندپروازانهترین برنامههای سیاسی که عرصه اسرائیل و فلسطین در دهههای اخیر به خود دیده است، به نخستوزیر بنیامین نتانیاهو ارائه شد . این طرح نه یک طرح صلح معمولی، بلکه طرحی کاملاً مهندسیشده برای افزایش آگاهی برای مخاطبان بسیار خاص بود.به گزارش روز سهشنبه ایرنا به نقل از معاریو، طبق این گزارش، با ارائه این طرح به این صورت گویی خطاب به حماس گفته شده است، تو به این مذاکرات دعوت نشدهای، تو فقط دعوت شدهای که موافقت کنی. هرچند این یک طرح در ظاهر صلح است اما در واقع یک طرح تصمیمگیری بر اساس عملیات روانی است.دکتر مارگالیت در ادامه نوشت، تصادفی نبود که حماس پیشنهاد را ندیده است. این روش یکی از تاکتیکهای ترامپ در این فرآیند بوده است. کاخ سفید اطلاعات را فاش کرد، فشار آورد، کشورهای عربی را بسیج کرد، نتانیاهو را احضار کرد و تنها پس از اینکه همه روی این موضوع توافق کردند، تصمیم گرفتند این طرح را به طرف دوم توافق، نشان دهند.این تحلیلگر در ادامه نوشت: به نظر میرسد حماس آخرین کسی بود که از این طرح مطلع شد و این یک کار برنامهریزی شده است. وقتی به حماس پیام داده میشود که کشورهایی مانند مصر، قطر، اردن و حتی عربستان سعودی از این پیشنهاد حمایت میکنند؛ به آنها معاملهای پیشنهاد نشده است، بلکه در مقابل یک عمل انجامشده قرار گرفتهاند. این روش به معنای مذاکره نیست، به معنای ارسال این پیام است که «همه موافق هستند و شما خودتان تصمیم بگیرید که آیا به ما بپیوندید یا تنها بمانید».دکتر مارگالیت اینگونه ادامه داد: این پیشنهاد یک توافق نیست، بلکه از جهات بسیاری یک تهدید است. طرح ترامپ - نتانیاهو در واقع یک طرح صلح نیست.، این طرح سعی در یافتن یک فضای مشترک ندارد و هیچ تمایل واقعی برای مصالحه متقابل در آن وجود ندارد. این طرحی است که برای منزوی کردن حماس طراحی شده است. و از آن پیچیدهتر، این است که با استفاده از زبان مثبت انجام میشود. به جای تهدید مستقیم حماس، به آنها یک فرصت داده میشود. فرصتی برای پیوستن به توافقی که کشورهای عربی پیشتر از حماس حمایت میکنند.وی در ادامه نوشت: این طرح چماقی است که در لباس هویج پنهان شده است؛ زیرا وقتی تمام جهان عرب با یک توافق موافقت کند، هر کسی که امتناع کند، افراطی تلقی میشود، هر کسی که به جنگ ادامه دهد، دشمن صلح تلقی میشود و هر کسی که بر مواضع خود پافشاری کند، یک ساز ناکوک تلقی میشود. عذرخواهی از قطر نیز تصادفی نیست. در پس زمینه، یک حرکت کوچک اما نمادین نیز وجود داشت، همان نتانیاهو که بارها از حمایت قطر از غزه انتقاد کرد، ناگهان برای ترسیم خط آشتی فرستاده شد. چرا؟دکتر مارگالیت افزود: چون قطر قرار است به حماس هم بگوید «جایی برای رفتن نداری، توافق را بپذیر، وگرنه تنها خواهی ماند - بدون پشتوانه و بدون حق انتخاب.» وقتی آنها نشستند و طرح را با ۲۱ ماده تدوین کردند، هیچ کس انتظار نداشت که حماس این پیشنهاد را با امضای تشریفاتی بپذیرد. این اقدام برای ایجاد آگاهی طراحی شده بود، نه یک نتیجه فوری. هدف آن تضعیف حس مرکزیت حماس در این نبرد بوده است. اگر رهبران غزه احساس کنند که بخشی از بازی نیستند، که از میز مذاکره کنار گذاشته میشوند، شاید، فقط شاید، ترجیح دهند زهر را بنوشند و معامله را بپذیرند، تا کاملاً از بازی کنار گذاشته نشوند. پس واقعاً دیروز چه اتفاقی افتاد؟ نه مذاکره و نه توافق و نه یک فرآیند دیپلماتیک.دکتر مارگالیت در انتها نوشت: آنها سعی در متقاعد کردن حماس ندارند. آنها سعی میکنند آن را از صحنه روزگار محو کنند و سپس ببینند که آیا حاضر است به شرایط تن دهد یا خیر. این دیپلماسی نیست؛ این یک تاکتیک چانهزنی بیرحمانه است که در لباس امید پنهان شده است.